ferveney

وقتی که چترت خداست بگذار باران سرنوشت هر چه میخواد ببارد ...


نمی دانم . .  .  این روز ها که نگاهم می کنی . . .  اخم می کنی ؟  یا . . .

هر چه باشد می دانم لبخند نمی زنی از بودنم . . .

نبض رگ گردنم را گم کرده ام انگار . . .

پنجره های دلم خاک گرفته است . . .  آسمانت معلوم نیست از این جا . . .

پس ببخش اگر راه هایی که می روم راه تو نیستند . . .

کمک کن . . .  بتکانم غبار این دل بی معرفت را . . .

مواظب دغدغه های دلم باش . . .  خواهش می کنم . . .

ه م ی ن !

نوشته شده در جمعه 30 / 5برچسب:,ساعت 4:28 PM توسط هانیه شریفی|




آتشی نمى سوزاند "ابراهیم" را
و دریایى غرق نمی کند "موسى" را

کودکی، مادرش او را به دست موجهاى "نیل" می سپارد
تا برسد به خانه ی فرعونِ تشنه به خونَش

دیگری را برادرانش به چاه مى اندازند
سر از خانه ی عزیز مصر درمی آورد
مکر زلیخا زندانیش می کند
اما عاقبت بر تخت ملک می نشیند

از این "قِصَص" قرآنى هنوز هم نیاموختی ؟!

که اگر همه ی عالم قصد ضرر رساندن به تو را داشته باشند
و خدا نخواهد
نمی توانند
او که یگانه تکیه گاه من و توست !

پس

به "تدبیرش" اعتماد کن

به "حکمتش" دل بسپار

به او "توکل" کن

و به سمت او "قدمی بردار"

تا ده قدم آمدنش به سوى خود را به تماشا بنشینی ...

نوشته شده در جمعه 30 / 5برچسب:,ساعت 4:25 PM توسط هانیه شریفی|

نوشته شده در جمعه 30 / 5برچسب:,ساعت 1:44 PM توسط هانیه شریفی|

انسانهای قوی میدانند چگونه به زندگیشان نظم دهند.

حتی زمانی که اشک درچشمانشان حلقه میزند همچنان با لبخندی روی

لب میگویند "من خوب هستم".

 

نوشته شده در جمعه 30 / 5برچسب:,ساعت 1:11 PM توسط هانیه شریفی|

 

اینم عسل...

عسل رفته نقاشی کشیده آروم شه..

یه کوچوله گریه می کنه....

می ره یکم فکر می کنه....

به نتیجه می رسه...(البته بعد از یه قرن فشار آوردن به اون کله اش)

داره می خنده...

 

نوشته شده در پنج شنبه 29 / 5برچسب:,ساعت 12:31 AM توسط هانیه شریفی|

هوا که تاریک می شود بقالی چشم هایم ستاره های ذوقش را پهن می کند و آن ها را با یک ظرافت خاص دخترانه اش می چیند

و من می شوم اسیر ناچار چشم هایم....

به خاطر اینکه درخشش ستاره هایشرا کسی نبیند و سر درون آن را نفهمد کرکره ها را پایین می کشم

و با سیم خاردارهای مشکی جلوی در آن را می گیرم...

دوباره در مغازه ی چشمم میهمانی برگزار کرده ای

ام حیف....

             حیف که فقط عطر حضورت را حس می کنم و خودت انگار نیستی.....

                                                                                                         یعنی هستی اما قلب من.....

دور یک میز گرد می نشینم.... سبز رنگ است...من هستم و صندلی تو و 2 شاخه گل یاس روی میز.

اندکی سکوت

.

.

.

تاب نمی آورم

مثل همیشه شروع می کنم به غر زدن...

"آخه من تا کی باید قانع باشم به عطر حضورت؟

                من می خوام ببینمت..... من چشم می خوام..."

و دوباره همان پاسخ تکراری هوای با تو بودن را پر می کند

"قلبت باید به سن قانونی برسه وگرنه عمل پیوند درست انجام نمی شود"

صدای ساحل چشم هایم فضا را معطر می کند....

و من خیره می شوم به گل های یاس و همان صندلی پر از حضورت....       

                                                                                                                        نویسنده: خودم

   

 

 

نوشته شده در پنج شنبه 29 / 5برچسب:,ساعت 12:1 AM توسط هانیه شریفی|

 

0df964fa28d47497681ed3ca44c73b5f-425

 

 

منم از این رفیقا می خوام....

نوشته شده در چهار شنبه 28 / 5برچسب:,ساعت 5:24 PM توسط هانیه شریفی|

فرمون دادن دخترا :
بیا
بیا
بیا
بیا
افتاد تو جوب نیا …

نوشته شده در چهار شنبه 28 / 5برچسب:,ساعت 4:49 PM توسط هانیه شریفی|

تنهایی...

       یه فرصته که با خودم تنها باشم.....

                                                      خب من ارادت خاصی به خودم دارم!!!!!

نوشته شده در چهار شنبه 28 / 5برچسب:,ساعت 4:29 PM توسط هانیه شریفی|

ساندرو: «عقلتو از دست دادی؟ تو فقط یه بچه‏ای.»
پسربچه: «یه بچه؟ من سیگار می‏کشم، مست می‏کنم و عربده می‏کشم. آدم هم کشتم، دزدی هم کردم. من یه مردم.»

Film Title: [City Of GOD - 2002]
Director: [Fernando Meirelles, Kátia Lund]
Writer: [Paulo Lins, Bráulio Mantovani]

نوشته شده در چهار شنبه 28 / 5برچسب:,ساعت 4:20 PM توسط هانیه شریفی|

نئو: «من فکر کردم این واقعی نیست.»
مورفیس: «ذهن تو اونو واقعی می‏کنه.»
نئو: «یعنی اگه توی ماتریکس کشته بشی، اینجا هم می‏میری؟»
مورفیس: «جسم، بدون ذهن نمی‏تونه زنده بمونه.»

Film Title: [Matrix - 1999]
Director: [Andy Wachowski, Lana Wachowski]
Writer: [Andy Wachowski, Lana Wachowski]

نوشته شده در چهار شنبه 28 / 5برچسب:,ساعت 4:10 PM توسط هانیه شریفی|

گروه خورشید - khorshidgroup.net

محدثه داره ما رو نیگا می کنه!!!!خب می دونه دلمون براش تنگ شده دیگه....

نوشته شده در چهار شنبه 28 / 5برچسب:,ساعت 3:38 PM توسط هانیه شریفی|

 

وقتی دلم به سمت تو مایل نمی‌شود

باید بگویم اسم دلم ، دل نمی‌شود

دیوانه‌ام بخوان که به عقلم
نیاورند

دیوانه‌ی تو است که عاقل نمی‌شود

 
تکلیف پای عابران چیست؟آیه‌ای

از آسمان فاصله نازل نمی‌شود

خط می‌زنم غبار هوا را که

آیا
کسی زِ پنجره داخل نمی‌شود؟
 
می‌خواستم رها شوم از عاشقانه‌ها

دیدم که در نگاه
تو حاصل نمی‌شود

تا نیستی تمام غزل‌ها معلّق اند

 

این شعر مدتی‌ست که کامل نمی‌شود

                                                      
 
 
نوشته شده در چهار شنبه 28 / 5برچسب:,ساعت 1:0 PM توسط هانیه شریفی|


یک درخت پیرم و سهم تبرها می شوم
مرده ام، دارم خوراک جانورها می شوم

بی خیال از رنج فریادم تردّد می کنند
باعث لبخند تلخ رهگذرها می شوم

با زبان لال خود حس میکنم این روزها
هم نشین و هم کلام کور و کرها می شوم

هیچ کس دیگر کنارم نیست، می ترسم از این
این که دارم مثل مفقود الاثرها می شوم

عاقبت یک روز با طرز عجیب و تازه ای
می کشم خود را و سر فصل خبرها می شوم!

نجمه زارع

نوشته شده در چهار شنبه 28 / 5برچسب:,ساعت 12:56 AM توسط هانیه شریفی|

یکی از فانتزیام اینه که یه شب یه عالمه گریه کنم و پاهام و بکوبم رو زمین

بعدش خدا بیات بگه عزیزم گریه نکن من مثه کوه پشتتم حواسم بهت هست

بعدش منو با خودش ببره اون بالا بالا ها با هم دور بزنیم بعدش یه آبنبات بده بهم بگه

دیگه برو بخواب فردا می بینمت!!!!!

نوشته شده در چهار شنبه 28 / 5برچسب:,ساعت 12:43 AM توسط هانیه شریفی|

 خلاصه ی راه می شود

طلوع،تو،غروب

چه بارانی باشد که بپوشاند

چه بارانی باشد

 که بپوشانی
                      

نوشته شده در چهار شنبه 28 / 5برچسب:,ساعت 9:55 AM توسط هانیه شریفی|

چه حسی داشتی اگه این تو بودی که این آدم ها رو می دیدی؟؟؟؟؟

نوشته شده در سه شنبه 27 / 5برچسب:,ساعت 1:46 PM توسط هانیه شریفی|

تصاویر با نوشته های خیلی زیبا 1

نوشته شده در سه شنبه 27 / 5برچسب:,ساعت 1:27 PM توسط هانیه شریفی|

تنت قدمگاه آغاز بودنم شد

                      آغوشت بهشت من است...مادر

نوشته شده در یک شنبه 25 / 5برچسب:,ساعت 1:25 PM توسط هانیه شریفی|

تقدیم به همه آدم خوبا که این دنیا رو قابل تحمل می کنن

نوشته شده در یک شنبه 25 / 5برچسب:,ساعت 11:37 AM توسط هانیه شریفی|

دائماً متفکر بود

اکثر اوقات ساکت بود

خلقش نرم بود

کسی را تحقیر نمی‌‌کرد

دنیا و ناملایمات هرگز او را به خشم نمی‌آورد

حقی پایمال می‌شد از شدت خشم کسی او را نمی‌‌شناخت تا اینکه حق را یاری کند

هنگام اشاره به تمام دست اشاره می‌فرمود

وقتی خوشحال می‌شد چشمها را به ‌هم می‌نهاد

بیشتر خنده‌های آن حضرت تبسم بود

می‌فرمود حاجت کسانی که به من دسترسی ندارند را ابلاغ کنید

هر کس را به مقدار فضیلتی که در دین داشت احترام می‌کرد

با مردم انس می‌گرفت و آنان را از خود دور نمی‌کرد

در همه امور اعتدال داشته و افراط و تفریط نمی‌کرد

زبان خویش را از بیان سخنان غیرضروری کنترل می‌کرد

در انجام وظیفه به هیچ وجه کوتاهی نمی‌کرد

بافضیلت‌ترین فرد نزد پیامبر خیرخواه‌ترین آنان برای مردم بود

پیامبر در هیچ محفل و انجمنی نمی‌نشست و برنمی‌خاست جز آنکه به یاد خدا باشد

در مجالس جایگاه خاص برای خود برنمی‌گزید

هنگامی که بر جمعی وارد می‌شد در جای خالی می‌‌نشست و به یاران خویش دستور می‌داد این گونه عمل کنند.

هر کس برای رفع نیاز رجوع می‌کرد نیازش را برآورده می‌کرد یا با کلام دلنشین آن حضرت قانع می‌شد.

رفتار پیامبر آنقدر نرم بود که مردم او را همچون پدری دلسوز و مهربان می‌دانستند و حق همه مردم نزد آن بزرگوار یکسان بود

مجلسش مجلس بردباری، حیا، صدق و امانت بود

عیب‌جو نبود و از کسی هم تعریف زیاد نمی‌کرد

پیامبر نفس خود را از سه چیز پرهیز می‌داد جدال، پرحرفی و سخنان غیرضروری

هرگز کسی را سرزنش نمی‌کرد

در پی لغزش‌های مردم نبود

سخن نمی‌گفت مگر در جایی که امید ثواب در آن وجود داشت

سخن کسی را قطع نمی‌کرد مگر این که از حد متعارف تجاوز می‌کرد

به آرامی و متانت گام برمی‌داشت

کلامش مختصر، جامع، آرام و شمرده بود و آهنگ صدایش از همه مردم زیباتر بود

رسول خدا (ص) شجاع‌ترین، بهترین و سخاوتمندترین مردم بود

پیامبر در تمام حالات و در برابر همه مشکلات شکیبا بود

پیامبر بر روی زمین می‌نشست و غذا می‌خورد

با دست خویش کفش خود را وصله می‌زد و جامه خود را با دست خود می‌دوخت

آنقدر از ترس خدا می‌گریست که جای نماز آن حضرت نمناک می‌‌شد

هر روز هفتاد بار استغفار می‌کرد

لحظه‌ای از عمر بابرکت خویش را بیهوده نمی‌گذرانید

دیرتر از همه مردم به خشم می‌‌آمد و زودتر از همه راضی می‌گشت

با ثروتمندان و تهیدستان یکسان دست می‌داد و مصافحه می‌کرد وقتی به کسی دست می‌داد بیش از او دست خویش را باز نمی‌کشید

با مردم شوخی می‌کرد تا مردم را خوشحال سازد
 

نوشته شده در جمعه 23 / 5برچسب:,ساعت 10:40 PM توسط هانیه شریفی|

اخبار رسيده از شهر کوفه در نزديکي نجف أشرف حاکي از آن است که همزمان با سالروز ضربت‌ خوردن مولاي متقيان، حضرت امیرالمؤمنین علي عليه السلام، بخشی از دیوار مسجد کوفه ترک خورد.
 گفتني است بر اساس روايت هاي موجود، ترک خوردن ديوار مسجد کوفه همزمان با سالروز ضربت خوردن حضرت علي عليه السلام،‌ از نشانه‌های آخرالزمان و ظهور حضرت وليعصر أرواحنا فداه به شمار مي رود.
 
 در همين راستا در روايتي که توسط شیخ مفید نقل شده آمده که امام جعفر صادق علیه السلام فرمودند: «إذا هدم حائط مسجد الکوفة ممَّا یلی دار عبد الله بن مسعود فعند ذلک زال ملک القوم وعند زواله خروج القائم علیه السلام» ترجمه: چون دیوار مسجد کوفه در قسمت خانه عبدالله بن مسعود ویران شود، در آن هنگام حکومت قوم به فرجام می‌رسد و قائم علیه السلام ظهور می‌نماید.
 در همين حال خبرنگار صفحه عربي شيعه آنلاين با "فراس الکويتي" مسئول بخش اطلاع رساني مسجد کوفه تماس گرفته تا جزئيات و درستي يا نادرستي اين موضوع را جويا شود. 
"فراس الکويتي" ضمن تأييد خبر ترک خوردن ديوار مسجد کوفه در شب ضربت خوردن حضرت علي عليه السلام، در اين باره گفت: اکنون در  حال بررسي بيشتر اين موضوع هستيم.
منبع : yjc.ir
نوشته شده در جمعه 23 / 5برچسب:,ساعت 10:15 PM توسط هانیه شریفی|

مادر بزرگم...

         هر روز مرا از زیر قرآنی رد می کند که با آن عموهایم را به خط مقدم جبهه می فرستاد!

         و بعد از این همه سال

        او تنها کسی ست که می داند

        خط مقدم جبهه نسل ما درست از 4چوب در آغاز می شود!

                                                                                         از:میلاد تهرانی 

       

نوشته شده در جمعه 23 / 5برچسب:,ساعت 12:43 AM توسط هانیه شریفی|

                        من عاشـــق نیستم!!

فقط گاهی...

حرف تـــــــــــــــو که می شـــود

دلــــ♥ــم

مثل اینکه تبــــ کند، گرم و ســـرد می شود

توی ســـینه ام چنگ می زند...

آب می شــــود،

تنگـــ می شود...

تنگـــ می شود...

تنگـــ می شود...

نوشته شده در جمعه 23 / 5برچسب:,ساعت 11:22 AM توسط هانیه شریفی|

ما می تونیم...

نوشته شده در جمعه 23 / 5برچسب:,ساعت 8:34 AM توسط هانیه شریفی|

نحوه نشستن خودم پشت کامپیوتر......

شما هم اینجوری می شینین؟؟؟؟؟؟؟؟؟

نوشته شده در جمعه 23 / 5برچسب:,ساعت 8:25 AM توسط هانیه شریفی|


آدم وقتی فقیر میشه ، خوبی هاشم حقیر میشه ...

اما کسی که زور داره یا زر داره ،

"عیب" هاشو "هنر" می بینند ؛

" چرند" هاشو "حرف حسابی" می شنوند ؛

"آروغ های بی جا و نفرت بارشو"  فلسفه و دانش و دین می فهمند ؛

حتی " شوخی های خنک و بی ربطش"  از خنده حضار را روده بر می کنه ... !

دکتر شریعتی

نوشته شده در پنج شنبه 22 / 5برچسب:,ساعت 7:12 PM توسط هانیه شریفی|

tasviri (10)

 

نوشته شده در پنج شنبه 22 / 5برچسب:,ساعت 6:56 PM توسط هانیه شریفی|

چقدر خوب می شد اگه آرزوهای امروزمون داشته های فرداهامون بود...

نمی دونم آینده چه جوری می شه...

میگن آخر همه چیز خوبه اگه دیدی خوب نیست بدون آخرش نیست...

راستش خوب و بد و پاک قاطی کردم نمی دونم چی خوبه چی بد....

فقط یه چیز رو با قاطعیت می دونم و اون اینه که من خیلی دانشگاه شهید بهشتی رو دوست دارم

 اصلا اسمش که میاد پر می شم از لبخند و شادی...

راه طولانیه.. باید قوی باشی باید با اراده باشی باید صبور باشی باید...

خیلی دوس دارم سال بعد دانشجو دارو شهید بهشتی باشم.

یه نذر وبلاگی کردم!!!!که اگه دارو شهید بهشتی رو آوردم یه وبلاگ برا بچه کنکوریا بذارم و کمکشون کنم

همه جوره...

به امید اون روز ان شاء الله...

نوشته شده در پنج شنبه 22 / 5برچسب:,ساعت 6:34 PM توسط هانیه شریفی|

یادم باشد که زیبایی های کوچک را دوست بدارم حتی اگر در میان زشتی های بزرگ باشند
یادم باشد که دیگران را دوست بدارم آن گونه که هستند ، نه آن گونه که می خواهم باشند
یادم باشد که هرگز خود را از دریچه نگاه دیگران ننگرم
که من اگر خود با خویشتن آشتی نکنم هیچ شخصی نمی تواند مرا با خود آشتی دهد
یادم باشد که خودم با خودم مهربان باشم
چرا که شخصی که با خود مهربان نیست نمی تواند با دیگران مهربان باشد
.
.
عمری با حسرت و انده زیستن نه برای خود فایده ای دارد و نه برای دیگران
باید اوج گرفت تا بتوانیم آن چه را که آموخته ایم با دیگران نیز قسمت کنیم
.
لحظات از آن توست؛ آبی، سبز، سرخ، سیاه، سفید،...

 

نوشته شده در پنج شنبه 22 / 5برچسب:,ساعت 6:28 PM توسط هانیه شریفی|

کنکور و درس خوندن و امتحان ها می خواد یه چیز خیلی بزرگ بهت هدیه بده:

                       تو باید آدم بزرگی بشی..

 

نوشته شده در پنج شنبه 22 / 5برچسب:,ساعت 6:16 PM توسط هانیه شریفی|

نوشته شده در پنج شنبه 22 / 5برچسب:,ساعت 1:19 PM توسط هانیه شریفی|

چه قدر دزدیدن نگاه
از چشمان تو لذت بخش است
گویی تیله‌ای از چشم‌ام به دلم می‌افتد
بانو!

با مردی که تیله‌های بسیار دارد
می‌آیی؟

"کیکاووس یاکیده"

 

نوشته شده در پنج شنبه 22 / 5برچسب:,ساعت 9:26 AM توسط هانیه شریفی|

 آسمان فرصت پرواز بلند است ولی

                        قصه این است چه اندازه کبوتر باشی....

نوشته شده در چهار شنبه 21 / 5برچسب:,ساعت 3:45 PM توسط هانیه شریفی|

خدایا... ببخش اگر در افتابی ترین روزهای عمرم خورشید را نادیده گرفته ام ... ببخش اگر در گذر پیچ و خم زندگی همیشه به بن بست رسیدم و فراموش کردم راه آسمان همیشه باز است !

 

نوشته شده در سه شنبه 20 / 5برچسب:,ساعت 5:52 PM توسط هانیه شریفی|

هویج حلقه شده شبیه چشم انسان است. مردمک و عنبیه و خط نوری که به چشم میرسد درست مانند چشم انسان میباشد. تحقیقات نشان میدهد که مصرف هویج باعث افزایش جریان خون در عملکرد چشم میشود.

وقتی گوجه فرنگی رو از وسط دو نیم میکنید چهار تا خونه میبینید که قرمزه و دقیقا مثل قلب هستش که اون هم قرمزه و چهار تا بخش مجزا داره . تحقیقات نشون داده که گوجه فرنگی خون رو تصفیه میکنه .

حبه های انگور روی خوشه شبیه قلب هستش و هر دونه اون شبیه سلولهای خونی. امروزه تحقیقات نشون داده که انگور برای حیات قلب بسیار مفیده.

مغز گردو شبیه مغز انسان هستش. نیم کره راست و نیم کره چپ . قسمت بالای مغز و پایین مغز. حتی چین خوردگی های و پیچیدگی های اون هم شبیه نئو کورتکس میباشد . در حال حاضر میدانیم که گردو ۳۶ مرتبه نورونهای پیام رسان به مغز را گسترش میدهد.

تا حالا به لوبیا قرمز دقت کردین؟ درسته … شبیه کلیه انسان هست . تحقیقات نشون داده که لوبیا قرمز در بهبود عملکرد کلیه نقش بسزایی داره .

ساقه کرفس شبیه به استخوان است و این نوع از سبزیجات در استحکام استخوان بسیار موثر میباشد. استخوانها تشکیل شده از ۲۳٪ سدیم و کرقس هم ۲۳٪ سدیم داره . چنانچه در رژیم غذایی شما سدیم وجود نداره کرفس میتونه این کمبود رو جبران کنه .

آوکادو و گلابی و بادمجان برای سلامت سرویکس و رحم در خانمها بسیار موثر میباشد. امروزه تحقیقات نشان میدهد که اگر خانمها در هفته یک عدد آوکادو مصرف نمایند هورمونهای آنها متعادل میشود و از بروز سرطان رحم جلوگیری میکند . جالبه که بدونید ۹ ماه از شکوفه کردن آوکادو تا رسیدن میوه آن طول میکشه .

انجیر پر از دونه هستش که باعث افزایش تعداد و حرکت اسپرم مرد و همچنین جلوگیری از عقیم شدن میشود .

سیب زمینی استامبولی شبیه لوزالمعده هستش که باعث تعادل قند خون در بیماران دیابتی می شود .

زیتون به سلامت و عملکرد تخمدان کمک میکند.

کریپ فروت و پرتقال و انواع مرکبات شبیه غده های شیری هستند و در سلامت سینه و جنبش غدد لنفاوی در سینه موثر است .

پیاز شبیه سلولهای بدن میباشد. امروزه تحقیقات نشان داده است که پیاز نقش مهمی در خروج مواد زائد در بدن را داراست و باعث ریزش اشک و شستشوی لایه مخاطی چشم میگردد.

نوشته شده در سه شنبه 20 / 5برچسب:,ساعت 5:43 PM توسط هانیه شریفی|

 
چـه زیـبـا مـیـشـد اگـر فـقـط مـیـتـونـستـیـم بـخـنـدیـم ...
بـه هـمـه چـیـز ...
بـه زنـدگـی ...
بـه یـه عـشـق قـدیـمـی ...
بـه بـدشـانـسـی هـا ...
بـه بـاخـت هـا ...
بـه تـنـهـایـی هـا ...
بـه هـمـه چـیـز بـخـنـدیـم ...
چـون بـالاخـره یـه روز مـرگ مـیـاد سـراغـمـون
و هـمـه چـیـز تـمـوم مـیـشه
اونـمـوقـع مـیـگـیـم دیـدی تـمـوم شـد ...!!!

 

نوشته شده در سه شنبه 20 / 5برچسب:,ساعت 4:36 PM توسط هانیه شریفی|

نوشته شده در سه شنبه 20 / 5برچسب:,ساعت 1:30 PM توسط هانیه شریفی|

 

تو نیستی ... ، من هم که نیستم !!!!!!!

       پس کیست در به در ....؟

                                       دنبال بهانه ای ....

دنبال چاره ای ....

 دنبال لحظه ای ....

                   برای ماندن ...

                                      برای دیدن ....

             برای تکرار لحظه های شیدایی ...

تو نیستی من هم که نیستم .....

                پس کیست در سرش !!!

                            دنبال واژه ای !!!

             دنبال لحظه ای !!!

 

برای  تکرار " دوستت دارمی"

                           در خلوت خیال ...

 تو نیستی ، من هم که نیستم

 

نوشته شده در سه شنبه 20 / 5برچسب:,ساعت 1:6 PM توسط هانیه شریفی|

گاهي وظيفه حجاب فقط به عهده خانوم ها نيس گاهي ميشود كارها را تقسيم كرد

گاهي ... بیایید مردانه " زنها " را گرامی بداریم

زیر ِ باران ،اگر دختری را سوار کردیم به جای شماره به او امنیت بدهیم او را به مقصد مورد نظرش برسانیم نه به مقصد مورد نظرمان.

در تاکسی خودمان را به در بچسبانیم نه به او..

بیایید فارغ از جنسیت کمی واقعا مرد باشیم و نه از مردی فقط کُــتـَش و سیبیلش را داشته باشیم!!

بیایید پارسی وار زن ها را پاس بداریم اگر زن زیبایی را دیدیم هوس را زنده به گور کنیم و خدارا شکر کنیم برای خلق این زیبایی بگذارید زن ایرانی مرد ایرانی را در کوچه خلوت که می بیند، احساس امنیت کند نه ترس; بیایید فارغ از جنسیت، کمی مرد باشید...

نوشته شده در سه شنبه 20 / 5برچسب:,ساعت 11:59 AM توسط هانیه شریفی|


آخرين مطالب
Design By : Pars Skin